قانون ارث

موانع ارث

موانع (حَجْبْ) 

حَجْبْ در لغت به معنی منع یا منع کردن و پوشاندن است و در اصطلاح حقوقی به موجب ماده 886 ق.م «حجب حالت وارثی است که به واسطه بودن وارث دیگر از ارث بردن کلاً یا جزئا محروم می شود». به وارثی که دیگری را از ارث محروم می کند حاجب و به وارثی که از ارث بردن محروم می شود محجوب می گویند.

انواع حجب

براساس تعریف فوق حاجب گاهی دیگران را به طور کلی و از تمام ارث محروم می کند و گاهی به صورت جزئی و از بعض آن، که نوع اول را حجب حرمانی و نوع دوم را حجب نقصانی می نامند.

  1. حجب حرمانی

حجب حرمانی ناظر به فرضی است که به واسطه وجود خویشاوند نزدیکتر، خویشاوند دورتر از کل ارث محروم می شود (قاعده الاقرب یمنع الابعد). حجب حرمانی بین خویشاوندان طبقات و درجات متفاوت و نیز بین خویشاوندان ابوینی و ابی در طبقه دوم و سوم تحقق پیدا می کند.

  • دوری و نزدیکی برحسب طبقه

بر این مبنا، هر طبقه از وارثان نسبت به خویشان طبقه بعد به متوفی نزدیکتر است و بر همین اساس هر طبقه از وراث حاجب خویشاوندان طبقه بعد است بنابراین تا زمانی که از طبقه اول وارثی وجود داشته باشد (حتی یک نفر در هر دسته یا درجه) طبقه دوم و سوم کسی ارث نمی برد و در صورت نبودن هیچ یک از وارثان طبقه اول ارث به خویشاوندان طبقه دوم می رسد و وارثان طبقه دوم حاجب حرمانی خویشاوندان طبقه سوم می شوند (ماده 863 ق.م) به این نوع از حجب در اصطلاح حجب حرمانی طبقاتی گفته می شود و این قاعده هیچ استثنایی نیز ندارد.

ماده 891 ق.م می گوید «وراث ذیل حاجب از ارث ندارند: پدر، مادر، پسر، دختر، زوج و زوجه»

منظور از حجب در این ماده حجب حرمانی است نه حجب نقصانی. دلیل اینکه پدر و مادر و پسر و دختر حاجب حرمانی ندارند آن است که وارثان مزبور در درجه نخست از طبقه اول هستند و وارث نزدیکتری از آنها به متوفی وجود ندارد که حاجب حرمانی آنان شود زوج یا زوجه نیز در کنار هر یک از طبقات سه گانه ارث می برند و وارثان نسبی، حاجب حرمانی آنها نمی شوند.

  • دوری و نزدیکی بر حسب درجه و استثناء آن

در هر طبقه و در درون هر دسته، درجه نزدیکتر درجه دورتر را از ارث محروم می کند. مثلاً در طبقه اول فرزند متوفی که درجه اول است نوه متوفی را که در درجه دوم است از ارث محروم می کند. یا در طبقه دوم با وجود اخوه، فرزندان آنها ارث نخواهند برد. و یا در طبقه سوم فرزندان اعمام و اخوال تنها در صورتی ارث می برند که اعمام و اخوالی برای متوفی وجود نداشته باشد که به این نوع حجب، حجب حرمانی درجاتی گفته می شود

استثناء:

ماده 936 ق.م «با وجود اعمام یا اخوال اولاد آنها ارث نمی برند مگر در صورت انحصار وارث به یک پسر عموی ابوینی با یک عموی ابی تنها، که فقط در این صورت پسر عمو، عمو را از ارث محروم می کند لیکن اگر با پسر عموی ابوینی خال یا خاله باشد یا اعمام متعدد باشند ولو ابی تنها، پسر عمو ارث نمی برد …» بنابراین با بودن پسر عموی ابوینی برای متوفی، عموی ابی به شرطی که تنها وارث باشد از ارث محروم می شود و این امر مخالف قاعده ای است که ما بیان نمودیم زیرا عمو در طبقه سوم نسبت به متوفی در درجه یک قرار دارد و پسرعمو در طبقه سوم نسبت به متوفی در درجه دوم قرار دارد.

استثنای مذکور در ماده فوق ویژه اعمام است و درباره اخوال کاربرد ندارد. بنابراین اگر متوفی دارای پسر دایی ابوینی و دایی ابی باشد ارث به دایی می رسد و پسردایی از ارث محروم است.

با توجه به حکم ماده 936 اگر افزون بر عموی ابی و پسر عموی ابوینی وارث دیگری نیز وجود داشته باشد مانند عمه یا خاله یا دایی وارثان درجه مقدم یعنی عمو و عمه و خاله و دایی ارث می برند.

وجود زوج یا زوجه در کنار پسر عموی ابوینی و عموی ابی مانع از اعمال حکم ماده فوق نمی شود و در این حالت ارث به پسرعمو و همسر متوفی می رسد. زیرا صدر و ذیل ماده 936 قانون مدنی نشان می دهد که منظور قانونگذار از انحصار وراث به عموی ابی و پسر عموی ابوینی فقدان خویشاوندان نسبی دیگر است و وجود خویشاوند سببی در این حکم تاثیری ندارد.

با توجه به اینکه حکم مقرر در ماده 936 قانون مدنی جنبه استثنایی دارد بنابراین باید این استثنا تفسیر محدود شود و حکم ماده فقط مختص حالتی است که وراث متوفی منحصر به یک عموی ابی و یک پسر عموی ابوینی باشد. در غیر این صورت مشمول حکم ماده مذکور نخواهند شد (مثلاً اگر وارثان عبارت باشد از عموی ابی و دختر عموی ابوینی یا عمه ابی و پسر عموی ابوینی و یا اینکه اعمام ابی یا پسرعموهای ابوینی متعدد باشند مانند اینکه وراث متوفی عبارت باشند از یک عموی و دو پسر عموی ابوینی یا دو عموی ابی و یک پسر عموی ابوینی)

  • دوری و نزدیکی بر حسب ابوینی بودن و ابی بودن

چنانچه خویشاوندان متوفی در یک طبقه و در یک درجه باشند ولی یک خویشاوند از تیره ابی باشد و خویشاوند دیگری از تیره ابوینی، خویشاوند ابی ارث نمی برد. در واقع خویشاوند ابوینی حاجب خویشاوند ابی می شود چون خویشاوند ابوینی از دو طرف (پدر و مادر) با متوفی رابطه دارد و خویشاوند ابی فقط از یک طرف (پدر).

این بحث فقط در خویشاوندان دسته دوم طبقه دوم و سوم مطرح است چون برادران و خواهران و اعمام و اخوال هستند که دارای سه تیره ابی، ابوینی و امی هستند ولی دسته اول طبقه دوم یعنی اجداد فقط دارای دو تیره هستند ابی یا امی.

در طبقه دوم اخوه ابوینی اخوه ابی را از ارث محروم می کند. ماده 918 قانون مدنی در این باره مقرر می کند «اگر میت اخوه ابوینی داشته باشد اخوه ابی ارث نمی برند در صورت نبودن اخوه ابوینی اخوه ابی حصه ارث آنها را می برند اخوه ابوینی و اخوه ابی هیچکدام اخوه امی را از ارث محروم نمی کنند». در طبقه سوم نیز اعمام ابوینی حاجب اعمام ابی هستند و اخوال ابوینی اخوال ابی را از ارث محروم می کنند ماده 930 قانون مدنی این قاعده را به این صورت پیش بینی کرده است «اگر میت اعمام یا اخوال ابوینی داشته باشد اعمام یا اخوال ابی ارث نمی برند در صورت نبودن اعمام یا اخوال ابوینی اعمام یا اخوال ابی حصه آنها را می برند».

اعمام ابوینی اخوال ابی را از ارث محروم نمی کنند و همین طور اخوال ابوینی اعمام ابی را از ارث محروم نمی سازند.

 

2- حجب نقصانی

حجب نقصانی به معنی آن است که وجود وارثی سبب شود سهم وارث دیگر کمتر شود. برای آن که حجب نقصانی تحقق پیدا کند لازم است خویشاوند محجوب فرض بر بوده و دارای دو فرض بالاتر (اعلی) و پایین تر(ادنی) باشد. و وجود برخی از خویشاوندان (حاجب) سبب شود که فرض بالاتر خویشاوند محجوب به فرض پایین تر کاهش پیدا کند. مثلاً اگر متوفی فرزند داشته باشد سهم همسر او از یک چهارم به یک هشتم یا سهم مادر از یک سوم به یک ششم تقلیل پیدا می کند. ماده 887 قانون مدنی در همین باره اعلام می کند «… قسم دوم آن است که فرض وارث از حد اعلی به حد ادنی نازل می گردد مثل تنزل حصه شوهر از نصف به ربع در صورتی که برای زوجه اولاد باشد و همچنین تنزل حصه زن از ربع به ثمن در صورتی که برای زوج او اولاد باشد.

موارد حجب نقصانی

  • حجب نقصانی نسبت به زوج: در صورت وجود فرزند از یک دوم به یک چهارم تقلیل پیدا می کند.
  • حجب نقصانی نسبت به زوجه: در صورت وجود فرزند از یک چهارم به یک هشتم تقلیل پیدا می کند.
  • حجب نقصانی نسبت به مادر: در صورتی که متوفی فرزند نداشته باشد سهم مادر از ترکه یک سوم است و اگر اولاد داشته باشد سهم مادر از یک سوم به یک ششم کاهش پیدا می کند.
  • حجب نقصانی نسبت به پدر: در صورتی که متوفی دارای فرزند نباشد سهم پدر متوفی باقیمانده ترکه پس از اخراج فروض خواهد بود و اگر برای متوفی فرزند باشد سهم پدر به یک ششم ترکه کاهش پیدا می کند.

 

 

  • حجب از رد

حجب از رد ناظر به فرضی است که کل ترکه از سهام وارثان بیشتر باشد و این حالت زمانی ایجاد می شود که تمام وارثان فرض بر باشند و فرض مجموع آنها به کل ترکه نرسد. مثلاً اگر وارثان متوفی عبارت باشند از پدر، مادر و یک دختر در اینجا سهم پدر یک ششم سهم مادر یک ششم و سهم دختر یک دوم خواهد بود که مجموع سهم آنها برابر است با پنج ششم و یک ششم از ترکه اضافه می ماند. در این صورت باقی مانده ترکه باید به وارثان رد شود در این فرض قاعده این است که مقدار مازاد باید به همان وارثان رد شود اما گاهی اوقات وجود برخی از ورثه سبب می شود که به وارث دیگر چیزی از مازاد رد نشود که به آن حجب از رد می گویند.

وارثان مشمول حجب از رد

با توجه به بند ب ماده 892 و مواد 905 و 914 قانون مدنی حجب از رد در سه فرض قابل تصور است:

  • در مورد زوجه

زوجه به هیچ عنوان به رد ارث نمی برد حتی اگر وارث منحصر باشد بنابراین اگر کسی فوت کند و جز زوجه وارث دیگری نداشته باشد یک چهارم از ترکه به زوجه می رسد و مابقی مشمول ماده 866 ق.م است.

  • در مورد زوج

چنانچه زن فوت شود و شوهر وارث منحصر او باشد مازاد به زوج رد می شود. ولی اگر وارثی از هر یک از طبقات سه گانه برای زوجه موجود باشد به زوج رد صورت نمی گیرد و وارثان نسبی در طبقات سه گانه حاجب زوج از رد می شوند. مثلاً اگر متوفی دارای زوج و یک دختر باشد مازاد فقط به دختر داده می شود و زوج از قسمت مازاد محروم است اما اگر متوفی جز زوج وارث دیگری نداشته باشد نصف ترکه سهم زوج است که به فرض به وی داده می شود و نصف دیگر هم به او رد می شود در نتیجه در این حالت تمام ترکه به زوج می رسد.

در مورد مادر

مادر در صورتی که برای متوفی با شرایط مقرر قانونی اخوه وجود داشته باشد به رد ارث نمی برد. یعنی بخش مازاد به سایر وارثان غیر از مادر داده می شود. مثلاً اگر وارثان متوفی عبارت باشند از پدر، مادر، یک دختر و دو برادر ابوینی در این صورت برادران متوفی اگرچه ارث نمی برند ولی حاجب مادر می شوند و سهم مادر از ترکه یک ششم، سهم پدر یک ششم، سهم دختر یک دوم است ولی مازاد بر آن فقط به پدر و دختر می رسد. و مادر از مازاد چیزی نمی برد. اما اگر در همین مثال برادران ابوینی وجود نداشتند مادر هم از بخش مازاد ارث می برد. بنابراین وجود اخوه اولاً باعث می شود که مادر متوفی دارای حجب نقصانی شده و فرض کمتر را ببرد و ثانیاً موجب می شود مادر به رد ارث نبرد.

شرایط اخوه برای حاجب شدن مادر متوفی

برای آنکه اخوه متوفی حاجب مادر شوند (اعم از حجب نقصانی و حجب از رد) وجود شرایطی لازم است ماده 892 قانون مدنی در این باره اعلام می کند «حجب از بعض فرض در موارد ذیل است……. ب- وقتی که برای میت چند برادر یا خواهر باشد در این صورت مادر میت از بردن بیش از یک سدس محروم می شود مشروط بر اینکه:

  • اولا لااقل دو برادر یا یک برادر با دو خواهر یا چهار خواهر باشند؛
  • ثانیا پدر آنها زنده باشد؛
  • ثالثا از ارث ممنوع نباشد مگر به سبب قتل؛
  • رابعا ابوینی یا ابی تنها باشند.

اگرچه قانون مدنی به این شرط تصریح نکرده است ولی برای اینکه اخوه حاجب مادر متوفی شوند لازم است در زمان فوت مورث زنده باشند. بنابراین اگر برخی از اخوه یا تمام آنان قبل از میت وفات یافته باشند یا فوت اخوه مقارن و همزمان با مرگ متوفی باشد و یا زنده بودن اخوه در زمان مرگ متوفی مشکوک باشد حاجب مادر محسوب نمی شوند حتی اگر فوت به سبب هدم یا غرق واقع شده باشد.

موانع نفسی

موانع ارث در فقه اسلامی بسیار زیاد است و برخی از فقیهان تا بیست مانع را برشمرده اند اما این موانع در قانون مدنی چهار مانع است که عبارت است از قتل (ماده 880 و 881 اصلاحی و 885 ق.م)، کفر (ماده 881 مکرر ق.م)، لعان (ماده 882  و 883 ق.م) ولادت از زنا (مستنبط از مواد 861، 884 و 1167 ق.م). (مواد ذکر شده مطالعه شود)

  • قتل

بررسی مانعیت قتل

  • قتل عمدی باشد (موارد ماده 29۰ ق.م.ا و م 880 ق.م)؛
  • قتل مورث به حکم قانون یا برای دفاع نباشد؛
  • مقتول باید هنگام قتل در مقام مورث قاتل باشد؛

 

  • کفر

بررسی مانعیت کفر:

  • متوفی مسلمان و وارث کافر: کافر از مسلمان ارث نمی برد
  • متوفی کافر و وارث مسلمان: مسلمان از کافر ارث می برد
  • متوفی کافر و وارث کافر: اگر متوفی کافر مرتد باشد کافران ارث نمی برند اما اگر متوفی کافر اصلی باشد ارث می برند
  • متوفی کافر و برخی ورثه مسلمان و برخی کافر: فقط مسلمان ارث می برد

 

  • لعان

از نظر حقوقی لعان در دو مورد اتفاق می افتد و به این معنی است که مرد با رعایت تشریفات خاص و در برابر حاکم به زن خود نسبت زنا دهد و مدعی مشاهده آن شود ولی دلیلی نداشته باشد. و یا فرزند خود را با وجود جریان اماره فراش از خود نفی کند بدون اینکه دلیلی برای ادعای خود داشته باشد. در مورد لعان و توارث ماده 882 قانون مدنی بیان می کند «بعد از لعان زن و شوهر از یکدیگر ارث نمی برند و همچنین فرزندی که به سبب انکار او لعان واقع شده از پدر و پدر از او ارث نمی برد، لیکن فرزند مزبور از مادر و خویشان مادری خود و همچنین مادر و خویشان مادری از او ارث می برند». و ماده 883 نیز اضافه می کند «هر گاه پدر بعد از لعان رجوع کند پسر از او ارث می برد لیکن از ارحام پدر و همچنین پدر و ارحام پدری از پسر ارث نمی برند»

بنابراین لعان:

  1. باعث عدم توارث بین زوجین است
  2. باعث منتفی شدن رابطه پدر و فرزندی و توارث بین آنهاست (اما رابطه مادر و فرزند باقی است)

در صورت رجوع پدر از لعان:

  • پسر از پدر ارث می برد
  • پدر از پسر ارث نمی برد
  • خویشان پدر از او ارث نمی برد و او نیز از خویشان پدر ارث نمی برد.

 

  • ولادت از زنا

برای آنکه خویشاوندان متوفی بتوانند از او ارث ببرند باید نسب و قرابت آنها مشروع باشد. یعنی شرع و قانون نسب بین وارث و مورث را به رسمیت بشناسند. بنابراین نسب ناشی از زنا به دلیل آنکه مورد تایید قانونگذار نیست و مشروعیت ندارد دارنده آن از ارث محروم است. به همین دلیل ماده 884 قانون مدنی بیان می کند «ولد الزنا از پدر و مادر و اقوام آنان ارث نمی برد لیکن اگر حرمت رابطه که طفل ثمره آن است نسبت به یکی از ابوین ثابت و نسبت به دیگری به واسطه اکراه یا شبهه زنا نباشد طفل فقط از این طرف و اقوام او ارث می برد و بالعکس»

ولد زنا از همسر و فرزندان خود ارث می برد و آنها نیز از وی ارث می برند. به عبارتی اگر فرزند طبیعی (ولد الزنا) ازدواج کند و از این ازدواج صاحب مثلا دختری شود فرزند طبیعی مذکور و زوجه اش که ابوین این دختر هستند از او ارث می برند و دختر نیز از ابوین خود ارث می برد. اما ابوین فرزند طبیعی که پدر بزرگ و مادر بزرگ این دختر هستند از این دختر ارث نمی برند و این دختر هم از آنها ارث نمی برد.

بررسی مانعیت ولادت از زنا

رابطه زن و مرد از هر دو طرف زنا باشد: طفل به هیچ یک از پدر و مادر ملحق نمی شود (ماده 1167 ق.م)

رابطه زن و مرد از یک طرف زنا و از طرف دیگر زنا نباشد: نسبت به کسی که رابطه اش زنا نیست طفل به او ملحق می شود و توارث وجود دارد (مواد 1165 و 1166 ق.م)

رابطه زناشویی از هر دو طرف به دلیل جهل به حکم یا موضوع مشمول زنا نباشد: رابطه توارث بین ولد به شبهه و ابوین او از هر دو طرف برقرار است.